منجی در ادیان غیر ابراهیمی
منجی در ادیان غیر ابراهیمی
ادیانی که بعد از حضرت ابراهیم توسط پیامبران الهی برای بشر، آورده شده را “ادیان ابراهیمی” می گویند؛ یهود، مسیحیت و اسلام، ابراهیمی اند و خصوصیت بزرگ این ادیان، اشتراک شان در توحید، معاد و نبوت است برای همین به آنها «ادیان توحیدی» هم می گویند.
ادیان قبل از حضرت ابراهیم را “غیر ابراهیمی” می نامند؛ مانند: زرتشت، هندو، بودا… که اعتقاد به منجی و موعود نهایی، در آئین ها، فرهنگ ها و ادیان غیرابراهیمی هم بوده. ردّ پای آن را میتوان در کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرقی (همچون هند، چین، ژاپن، تایلند و ویتنام) مورد بررسی قرار داد.
منجی در ادیان، زواردهی، ص۱۷۸
منجی در زرتشت
به نظر میرسه اندیشه موعود گرایی زرتشت، سابقه ی بیشتری نسبت به سایر ادیان داشته باشه؛ بخصوص کسانی که تاریخ تولد این پیامبر را ۶۰۰۰ یا ۱۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می دانند. البته قول صحیح در تولد زرتشت - بر اساس مُستنداتی - حدود ۶۶۰ سال قبل از میلاد مسیح بوده است. ۱
رسیدن به پیروزی نهایی، دست یابی به جهانی که در آن مُرادهای آدمی برآورده شود، چیرگی بر تمام بدیها و نیروهای اهریمنی، اوصاف منجی یا نجات دهندگان و … به تفصیل در متون زرتشتی وجود دارد. لازم است بدانیم در متون زرتشتی، اصطلاحاتی وجود دارد که “درطول تاریخ، بار معنایی آنها تغییر یافته” در واقع تفسیرها و برداشتهای گوناگونی در این متون راه یافت! ۲
۱.ادیان بزرگ، توفیقی، ص۵۷؛ ۲.منجی در ادیان، زواردهی، ص۱۸۲
منجی در زرتشت (سوشیانت)
«سوشیانس» به معنی سود و سودمند است. در اَوستا «سئوشیانت» “saoshyant” آمده. شوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سوسیوس و سیوسوش هم آورده شده.
از کتب مذهبی زرتشت همچون «یَشت ها»، «بَندَهِش»، «دینکِــرت»، «زَند و هومن یــسن»، «جاماسبنامه» و غیره… می توان مفهوم سوشیانت یا سوشیانس را فهمید. مثلا درکتاب «جاماسبنامه» به وقایع آخرالزمان می پردازد.
رساله سوشیانس، پورداود، ص۸
منجی در ادیان، زواردهی، ص۱۸۶
ظهور سوشیانت
آخرین نجات بخشی که به زمین می آید… سوشیانت همانند خورشید نورانی ست… با ظهورش دین کمال می پذیرد و استوار می ماند… به هر طرف می نگرد چاره درد را می یابد.
دوران او فقط ۵۷ سال است. «کیخسرو» - که صاحب کارها و افتخاراتی ست - دین را می ستاید و در طول مدت این ۵۷ سال (دوران سوشیانت) فروانروای هفت کشور خواهد بود. سوشیانت گناهکاران را کیفر می دهد.
دوره ی او، دوره ی کمال و رشد موجودات است، همهٔ زشتی و دروغ دیود آفریده از میان می روند. دیگر خبری از بیماری، مرگ، پیری، آزار، ظلم، بدعت و … نخواهد بود.
منجی در ادیان/ زواردهی/ ص۲۰۱
پس از ظهور از نگاه زرتشت
خشکسالی، فقر و بدبختی از میان خواهد رفت. رودخانه ها پر آب، زمین حاصلخیز، درختان پربار، گیاهان سبز و شاداب خواهند شد و گرسنه ای وجود نخواهد داشت…
نجات بشر و مبارزه با دروغ و بدی، آینده ای بدون شرک و بِدعَت، زندگی به دور از نژاد پرستی یا قومیت پرستی که فقط بر اساس انسانیت…
منجی در ادیان، زواردهی، ص۲۰۳-۲۰۵
گزیده ذات اسپرم، فصل۳۵، بند۲
اعتقاد به منجی در بودا
حدود قرن اول میلادی، آئین بودا به «چین» رسید و از آن زمان هم توجه زیادی به “میتریه” شد. همچنین گروه هایی از منتظران در «کُره» پیدا شدند که میتریه را بعنوان یک عنصر مهم می دانستند. «ژاپنی ها» هم این ایده را از کُره گرفتند و میتریه را “آورنده زندگی طولانی و نیک بختی” می دانند، چنانکه بعضی گروه ها در ژاپن منتظر ظهور او هستند.
نکته جالب اینکه «پیروان بودا» در همه مناطق اصلی بودایی نشین (در آسیا)، معتقدند میتریه در منطقهٔ خودشان متولد می شود؛ در واقع هر کسی او را از خود می داند، نه از بیگانه.
شجاعی، هفت آسمان، ش۲۱، ص۲۲۱
منجی در ادیان، شاکری، ص۲۳۱
میتریه؛ منجی بودا
«میتریه» به معنای مهربانی و دوست داشتنی است. او در «نماد نگاری بودایی» به هیبت “مردی در وضعیت نشسته ی آماده ی برخواستن” نمایش داده میشود تا نمادی باشد از آمادگی برای قیام.
هرجا که بودایی بوده، میتریه هم بعنوان شخصیتی مهم در اندیشه آنها مطرح بوده. اندیشه ای که هنوز در میان بودائیان ادامه دارد. ضمنا شاهدی بر عنایتِ ویژه ی او به قوم خاصی نداریم، بنابراین شاید بشود رسالت او را «جهان شمول» دانست.
آئین بودا، ترجمه ع-پاشایی، ص۱۲۱
منجی در ادیان، ص۲۳۲-۲۳۸
جهان و ظهور میتریه
در این جهان؛ ساکنان بی شمار زمین، هیچ جنایتی نمی کنند، عمل بدی از ایشان سر نمی زند و از خوبی کردن مسرورند.
مردم بدون ضعف و نقیصه خواهند بود. آنان قوی و بزرگ هستند، در حالیکه بیماری بسیار کمی در میان آنها وجود خواهد داشت… آنها بدون هیچ زحمتی برنج را برای خود فراهم می آورند و در این جهان است که میتریه دَهرَم (دین حقیقی) را اعلام خواهد کرد.
در: partin. H.B. paradise. Op voll. 11.، cit
منجی در ادیان، شاکری، ص۲۴۰
منجی در هندو
در آیین هندو، موعودِ نجات بخشی به نام «کلکی kalki» در پایان تاریخ، ظهور خواهد کرد.
کلکی یا کلکین (Kalkin - Kalki) سوار بر اسبی سفید و با شمشیر آخته و شهاب گون ظهور می کند تا شرارت و ظلم را از ریشه بر کند و عدالت و فضیلت را برقرار سازد. [اسب سفید، نماد قدرت و فراگیری ست] او بر همهٔ قوای مخالف پیروز می گردد و زمین را از شرّ شاهــان درّنده خو نجات خواهد داد.
منابع:
هفت آسمان، موحدیان، ش۱۲-۱۳
مقالات و بررسی، مقدم، دفتر۷۱، ص۲۹۳
منجی در ادیان، روح الله شاکری، ص۲۱۵
منجی خواهی در دیگر ادیان
غیر از (زرتشت، هندو، بودا) و غیر از (یهود، مسیحیت، اسلام) ادیان دیگری هم هستند که به “موعود” نظر دارند؛ ادیانی همچون «کنفوسیوس، دائو، مانی و… »
مثلا در چین «دین کنفوسیوس» در کنار «دائو» دیده میشه. یا مانویان معتقد به «مانی» هستند که او خود را فارقلیط می داند (فارقلیط یعنی همانی که مسیح، مژده ی آمدنش را داده بود)
منجی در ادیان، ص۲۴۴و۲۴۶
منجی خواهی در بین سرخ پوستان
در میان قبائل سرخ پوست آمریکایی… این عقیده شایع است که روزی (منجی) سرخ پوستان ظهور میکند و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد شد… تنها تا پیش از سال ۱۸۹۰ میلادی (حدود ۱۲۰ سال پیش) بالغ بر بیست نوع از این نهضتها در تاریخ آمریکا ضبط شده است.
کتاب حکومت جهانی مهدی، اثر آیت الله مکارم، ص۵۹
او “قطعاً” خواهد آمد…
اگر تاکنون، پیامهای منجی در ادیان را دنبال نموده باشید، قطعا دریافته اید که:
در همه ی این ادیان از زرتشت، هندو، بودا، کنفوسیوس، دائو، ادیان سرخ پوستی، آفریقایی و … “مفهوم موعود” مطرح شده است، که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند، ولی همه ی آنها درصدد پاسخ به یک میل درونی انسانها هستند و آن «تحقق بخشیدنِ میل به نجات» است. در آموزه های یهود، مسیحیت و اسلام هم، همین مساله مطرح می باشد؛ که «منجی قطعا خواهد آمد»…
توجه: “منجی باوری” چنین اثری دارد.